تخيل بالاي هنرمند باهوش من
امير علي من به نقاشي علاقه داره ودوست داره براش نقاشي بكشم . بعضي وقتها شايد باورتون نشه مثلا ميگه شرك بكش يا آقا گرگه يا اره ماهي و............ خوب منم نقاشيم زبد نيست و ميتونم براش بكشم و حوصله شم دارم براش ميكشم .ولي واييييييييييييييي وقتي كه گير ميده شرك ميكشم ميگه بازم شرك بكش و ده تا ميكشم ميگه بازم بكش .ولي براش ميكشم . خودمم دوست دارم و اينم بگم بعضي وقتا كلافه ميشم از تكراري كشيدن .
البته الان يه كم راحت شدم چون خودش داره نقاشي ميكشه بذاريد براتون تعريف كنم ببينيد تخيلش چقدر بالاست عزيز من
اول ميگه دفتر بيار. ميارمم براش . بعد مداد رنگي و مداد تراش ميخواد.مداد رنگي تراش ميكنه . بعد ميكشه چشم چشم و يه دايره بزرگ و مياد به من ميگه براش دندون بكش و من وقتي براش ميكشم و انگشتشو ميزاره روي دندونا ي آدمه وميگه مامان گاز ميگيره بزار خطي خطي كنم دندونش بشكنه .منو گازنبگيره(نگيره).
تخيل آب نبات چوبي منو ديديد
ميخوام نظر شما رو هم بدونم مامان جونياي عزيزم اگه نظر بديد ممنون ميشم