تك ستاره ي اسمون ما اميرعلي تك ستاره ي اسمون ما اميرعلي ، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

امير علي شيرين گندمك مامان و بابا

سفر به ميانه

  من و مامان جون تيرماه با قطار رفتيم به شهر ميانه خونه خاله بتول (خاله بتول دوست خوب ماماني از دوران دانشگاه ). خاله جون يه دختر داره به اسم پارمين و خيلي ناز و كوچولو و موچو لو ه و شبيه ژاپنيهاست .. خيلي خوش گذشت . خاله بتول و عمو محمد ازتون ممنونم از پذيرايتون .ببخشيد شيطوني كردم . راستي خونه خاله زهرا  يكي ديگه از دوستاي ماماني هم رفتيم . خاله زهرا از شما هم ممنونم به خاطر پذيرايتو ن .                                                          ...
8 مهر 1391

تجربه اي به رنگ قرمز

  بچه هاي نازنينم ميدونيد اين امير علي بازيگوش چيكار كرده  .واي يه كار خطرناك.  رفته يه  كارد ميوه و يه سيب برداشته بدونه اجازه و مشغول سيب پوست كندن شده و در نهايت انگشتشو بريد ه .من يه دفعه صداشو شنيدم گريه ميكرد. بخير گذشت خيلي بريدگي كم بود . ولي براي اين شيطون چون اولين بار بود كه خون ميديد ترسناك بود .بچم خيلي ترسيده بود و رنگش پريده بود و تا يه ساعت اروم بود و يه جا نشسته بود و تا چن ساعت دستشو تكون نميداد و حتي اين وروجك كه عاشق موتور شه اونم سوار نميشد. نازنيناي من اين يه تجربه برا ي امير من بود .و ميدونم بازم يادش ميره .شما هم مواظب باشيد و به چيزاي كه خطر داره دست نزنيد .     ...
8 مهر 1391

اين از اون حرفاست ........ وروجك من

  اي فسقلييييييييييييييييييي  اين چيزا چيه ياد گرفتي قند عسلم ؟ يكيش اينه كه وقتي يه چيزي يا كاري رو ميخواد انجام بده و اجازه نميديم .قيافشو مظلوم ميكنه و ميگه گريه كنما!!!!!!! پسركم اين راهش نيست براي بر اورده كردن خواسته ات گريه كني . ولي بعضي وقتا حتي اگه ناراحتم باشيم وقتي ميگه خندمون ميگيره و به خواسته اش ميرسه ولي نه هميشه .   يه چيز ديگه كه ياد گرفته اينه وقتي ميريم بيرون براي خريد يا كاري داريم ميگه ديگه خسته شدم بريم خونه .ولي براي من سواله چرا توي پارك هيچوقت اين فسقلي خسته نميشه و نميگه بريم ؟    و يه حرف ديگش اينه وقتي براي حساسيت به صورتش كرم ميزنم مي...
8 مهر 1391

واژه نامه اصلاح شده شيرين زبونم

  امير علي من چون  يه كوچولو  بزرگتر شده الان ديگه ميتونمه كلماتو بهتر ادا كنه و جمله بندي كنه و فعلها رو بگه . كاش ميتونسيد بشنويد چه صدايي داره وقتي حرف ميزنه تمام كلماتو و فعلها روميكشه و صداشم خيلي ناز ه. مثلاميگه ماااااااامااااان دوووووونيييييييييي بياااااا بشين نيااااااااااكن  (مامان جوني بيا بشين نگاه كن .   وقتي حرف ميزني ميخواهم بخورمت عشقم   قربونش برم اكثرا فعلها رو ميتونه بگه ولي منفي اونا رو نميتونه بگه دوست ندارم                              نه دوست بلد نيستم        ...
8 مهر 1391

ژوليده پوليده ام باشم بازم خيلي خوش تيپم

  اين عكسو تو مشهد  وقتي رفتيم باغ وحش گرفتم .هوا طوفاني بود و باد و باران و گرد وخاك . تازه اينقدر حيوانات بود كه من خسته شدم و نشستم . ولي خدايي خيلي شيرينم و ناز مگه نه بچه ها                               ...
8 مهر 1391

خواب ناز يه فرشته

      اين عكس رو من خيلي خيلي دوست دارم .بچه ها وقتي خوابن مثل فرشته اند آرام و معصوم . بيدارنم مثل فرشته اند ولي فرشته شيطون . تو خواب يه جور ديگن  خيلي  نازو و خوشگلند. حالا اين عكسو ببينيد خودتون قضاوت كنيد . باورتون نميشه هر وقت اين عكسو نگاه ميكنم حس خيلي قشنگي دارم و سير نميشم  از ديدن اين عكس .                                               ...
8 مهر 1391

تبريك عشقم به مامان وبابا

    بهترين  آهنگ زندگي من تپش قلب توست و قشنگترين روزم روز پيوند با تو سالگرد ازدواجمان مبارك     ميدونيد 9 شهريور 1380 چي شده ؟نگران نشيد  خيلي روز خوبيه !! چون اون روز مامان زهرا و بابا حميدم با هم ازدواج كردن. و امسال يازدهمين  سالگرد ازدواجشون بود سال قبلو من يادم نيست ولي امسال خيلي خوش گذشت و پر از فش فشه بود و دائم ميگفتم ماماني شمع روشن كن و بگو تولدت مبارك و من شمعها رو فوت كنم .ماماني يه كيك خوشگل و خوشمزه خريده بود  م ما با خانواده عمه جون رفيتم بيرون و يه چشن كوچولو گرفتيم تو سفره خونه بوديم و من با همراه هميشگيم گي دي گي دي (نيلوفر )دختر عمه جوني با...
8 مهر 1391