تك ستاره ي اسمون ما اميرعلي تك ستاره ي اسمون ما اميرعلي ، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

امير علي شيرين گندمك مامان و بابا

هنوز .....

1391/11/15 16:25
نویسنده : مامان جون
347 بازدید
اشتراک گذاری

تعجبامير علي مامان هنوز خيلي كلماتو واضح نميگي ولي بعضي وقتا كلماتي ميگي كه ..........

به روشن    ..................ميگي............... شوشن

  سفيد................... سسيد

چاقو.......................خاجو

دكمه .......................دمكه

و فعل ها رو كه نگو با لهجه  خاصي ميگي  .

 

 

 

 

تعجبچند روز پيش بلد نبودي بگي چار و دستو پا شو من سوار كولت بشم راه بري  اومدي ميگي مامان گاووو شو من سوارت بشم . منم اول يه كم چپ چپ نگاه كردم ولي بعدا پيش خودم گفتم چشم مامان گاوت نشده بودم اونم ميشم . باز خدا رحم كرد نگفتي خ........... شو . 

 

 

تعجببابا ميگه هوا خيلي سرده تو ميگي اره هوا يخبندونه

 

تعجبعكس سه در چهار منو برداشتي ميگي مامان عكس دانشگاه (نه من و نه بابا اينو بهت گفته نميدونم از كجا ياد گرفتي كلمه دانشگاه رو 

 

تعجبميگي من مهد كودك نبرم(نميرم ) ميخوام برم مدرسه .

 

تعجبصدا ميكني مامان     ميگم بله        ميگي نه بگو جانم قلب

 

 

تعجبامير علي اسمت چيه ؟             امير ممير                فاميلي  چيه ؟            دكتر مهربون 

 

 

وقتي ميخوايم بريم بيرون ميخوام دستكش دستت كنم . ميگي مامان اول من من كله گنه (انگشت شست )بپوشه بعد دستم بپوشه.  ماچ

 

 

 

 

 

تعجب رفتم خونه عزيز (آقا)ميگي عزيز سي دي  داريد  . عزيز ميگه نداريم ميگي فلشم نداريد .

 

 

سوالبهت ميگن جوك بگو ميگي جك (پسره تو لويباي سحرآ ميز ) قاطي ميكني 

 

 

 

خندهجوك دوم كه ياد گرفتي :يه آقاه نافشو فشار ميده خاموش ميشه .و بعد از گفتن جوك همه بايد بلند بخنديم وگرنه جيغ امير علي بلند ميشه . قهقهه

 

 

 

عكس

 

 

عكس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

سحر
15 بهمن 91 17:56
وایییییییییییییییییییییییییییی بوس کنم از لپاش عشق من
مامان قندعسل
16 بهمن 91 1:37
خیلیییییییییییییی شیرینی.
مامان عاطفه
16 بهمن 91 10:40
وای ماشاالله چه کامل حرف میزنه . خدا براتون سلامت نگهش داره .
مامان محمدرضا
16 بهمن 91 16:01
وای خوش به حالت پسملت حرف می زنه دعا کن محمدرضا زودتر زبون وا کنه آخه همش می خواد حرف بزنه نمی تونه جیغ بنفش می زنه و می ره رو اعصابمون .راستش خیلی روش کار می کنم ولی همش کارش جیغ جیغه آخرشم گریه دیگه کلافه می کنه ما رو .یعنی می رسه اونروز که بتونه حرف بزنه؟روشو ببوس خیلی نازه.
نازنین (مامان ثنا)
16 بهمن 91 16:23
فدای اون امیرممیر گفتنت عزیزکم خداییش یه کم جکات قدیمیه ها خاله جون ولی من به افتخار امیر علی جونم ریسه رفتم یکی منو بگیرررره
زهره مامان آریان
16 بهمن 91 17:26
چه خنده نازی.خداییش من از ین جک آقاهه نافشو فشار میده خاموش میشه کلی خندیدم
مامان امیر حسین
17 بهمن 91 1:54
وایییییییییییکشتی منو با این حرف زدنت عزیز خاله
مونا مامان امیرسام
18 بهمن 91 2:50
عزیزم چگد ناز حرف میزنی. اونجایی که میگه فش هم ندارید خیلی بانمکه. خدا حفظت کنه پسر کوچولو
علامه کوچولو
19 بهمن 91 17:31
اخه مادر چرا با دل من اینکارو میکنی اینجور وقتا شدیدا دلم میخاد بچلونمش لطفا بجای من ادا کنید یه وقت قضا نشه هاااا اون وقت جواب افسردگیم با خودت
نیلوفر
21 بهمن 91 21:30
خیلی بامزه مخصوصا اونجایی که میگی مهد کودک نمیرم خیلی شیرینی امیر ممیر