ديگه چي بگم
شيرين زبون و عمرو عشق و نفس مادر
امير علي اسم بابا رو خيلي وقته ياد گرفته بود و خيلي وقتا اسم بابا رو صدا ميكرد ولي تازه اسم منو ياد گرفته ميگه مامان زوا بالاي ز فتحه ميذاره و دو بخشي ميگه ز+ وا
اسم و فاميلت چيه ؟امير ممير مووايي (امير علي ملايي )
عشق من چون حساسيت پوستي داره و خيلي مواد غذايي و خواركي براش ضرر داره مثل موز و تخم مرغ و شكلات و كاكائو و خيلي چيزاي ديگه و خوردن اينا ممنوعه و سعي ميكنيم حدامكان براش نگيريم ولي خوب قربونش برم بچه اس ديگه دلش كوچولو ه و كم طاقت . عشق من برعكس عاشق تخم مرغ وموزه . بعضي وقتا هم اونقدر اصرار ميكنه كه دلم طاقت نمياره و مثلا براش يك موز ميخرم و براي اينكه ديگه اصرار نكنه ميگم همين يه اونه رو بخور . دوتا نميشه خيلي ضرر داره مامان جون . ميگه چشم . ديروز رفته سر يخچال يه موز ديده به من ميگه مامان بيا يه موز هست بده به من دو تا ندي ضرر داره حساسيت ميشم .
يا بعضي وقتا ميگه مامان برام خواركي بخور برام بيسكويت بخر يا اب معدني بخر يا تخم مرغ بخر (الهي بميرم براش چقدر سخته خيلي دو ست داره )
موقع نهار سر سفره از روي سالاد يه دونه گوجه برداشته و خورده و بعدش ميگه مامان برام ضرر داره ديگه نميخورم .
چند وقت قبل داشت شروع ميكرد به قند خوردي كه بهش گفتم مامان قند زياد بخوري دندونات خراب ميشه بخاطر همون يه مدت قند نميخورد هر چي ميگفتم مامان چايي رو با قند بخور ميگفت نه دندونام خراب ميشه (پسرمن ديگه خيليييييييييي حرف گوش كنه ).
يه بارم دهنش افت زده بود گردو ميخورد دهنش خيلي سوخت و گريه كرد گفتم مامان جون گردو نخور دهنت افت زده ميسوزه گفت چشم و بعد از اون يه مدتم گردو نميخورد ميگفت دهنم افت ميزنه (بازم ديديد چقدر عشق من در حد افراطي حرف گوش كنه ).
ولي جدا پسر من خيلي براي حساسيتش مراعات ميكنه و خيلي از چيزايي رو كه حساسيت بهشون داره رو ميدونه و خودش ميگه من كاكائو و تخم مرغ و بستني و دنت و موز و.... ضرر داره برام و سعي ميكنه نخوره ولي خوب بچه اس ديگه .
ديروز از دستش عصباني بودم و ناراحت ميگم بيا ميوه بخور ميگه مامان چرا خودتو ناراحت ميكني اروم باش.
رفتيم مغازه ميگه برام اسباب بازي بخر ميگم مامان براي بچه ها هميشه اسباب بازي نميخرن .اگه كار خوب كني يا بزرگ بشي مدرسه بري و درستو خوب بگيري يا يه كار خوب انجام بدي برات جايزه ميخرم . بعد از نهار ميگه مامان ديگه بزرگ شدم اسباب بازي بخر.
رفتيم تو مطب دكتر به يه خانم مسن ميگه شما خاله پيرزني خوشگل نيستي مامان من خوشگله (اخه پسرم اين چه حرفيه ميزني تو ).