ني ني وبلاگ
ني ني وبلاگ
قبلا هر چقدر با لپ تاپ كار ميكردم امير علي كار نداشت ولي چند روزه نميذاره ميگه براي منه .ديروز داشتم كار ميكردم اومده ميگه مامان لپ تاپ منه ميخوام برم ني ني وگاگ (ني ني وبلاگ )
مدرسه
يه چند وقتي امير علي گير داده ميگه ميخوام برم مدرسه يه چند باري هم گريه كرده كه ميخوام برم مدرسه . بهش ميگم مامان چون تو هنوز كوچولويي بزرگ بشي بعد بري مدرسه
سر سفره صبحونه ميگه مامان جون من اينقدر دوست دارم برم مدرسه فوتبال بازي كنم ميگم غذا و صبحونه بخور بزرگ بشي بعد بري مدرسه و بعد از صبحونه ميگه من صبحونه خوردم بزرگ شدم الان ميرم مدرسه .
گفتم بايد قد آرمينا بشي بعد بري ميگي بزرگ شدم قد آرمينا شدم حالا برم . خلاصه من درگير مدرسه هستم با امير علي .
دكتر مهربون
امير علي ميگه مامان بيا من دكتر بشم تو رو آينه (معاينه ) كنم .
ميگم چشم .
ميگه مامان در بزن
منم در ميزنم
ميگه بفرماييد
ميگم سلام اقاي دكتر
ميگه سلام دختر نازم كجات درد مياد
منم ميگم دلم درد مياد
ميگه برات شربت نوشتم وايستا برم از داروخونه شربتتو بگيرم بيارم بخور
(شما تا حالادكتر به اين مهربوني و خوبي ديديد بره داروخونه داروي مريض بگيره و بياره بده بخوره )
قربون اين دكتر مهربونم برم من