تك ستاره ي اسمون ما اميرعلي تك ستاره ي اسمون ما اميرعلي ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

امير علي شيرين گندمك مامان و بابا

علاقه به عروس شدن

سلام عزيزم اين روزا خيلي علاقه پيدا كردي عروس بشي . علاقه به ارايش كردن داشتي ولي الان دائم ميگي عروس بشم و ميخوني عروس بايد برقصه . و دوست داري همه رو عروس كني از بابا و مامان و گرفته تا مردا  چادر ميندازي سرشون و ميگي عروس شديد . و بخاطر همين نيلو عروس درستت كرده و با چه ژستهايي عكس هم ميگيري . انشالله داماد بشي پسر گلم    ...
15 بهمن 1391

سر و كله دوست خيالي پيدا شد

 سلام امير علي عشق مادر چند روزي هست سرو كله دوست خيالي پيدا شده . دوستت اسمش امير حسين  .  امير علي ميگه :مامان چرا اجازه نميدي برم بيرون توپ بازي كنم   ميگم :مامان جون با كي  بازي كني  ميگي :با امير حسين ديگه  و اين هر روز تكرار ميشه چرا اجازه نميدي برم بازي كنم . به منشي آقاي دكتر ميگي اجازه ميدي برم اتاق آقاي دكتر . خانم منشي ميگه مگه آقاي دكتر دوستته ميگي نه . دوستم نيست امير حسين دوستمه .  ...
15 بهمن 1391

نقاشي

نقاشي جديد امير علي  امير علي از من ميپرسه ماماني خورشيد چشم داره ميگم نه . ولي تو بعضي كتابها يا فيلما چشم داره . پسركم گيج ميشه كه بالاخره چشم داره يا نه .  و تازه خورشيد مو هم داره . اينم ماهي  ...
15 بهمن 1391

هنوز .....

امير علي مامان هنوز خيلي كلماتو واضح نميگي ولي بعضي وقتا كلماتي ميگي كه .......... به روشن    ..................ميگي............... شوشن   سفيد................... سسيد چاقو.......................خاجو دكمه .......................دمكه و فعل ها رو كه نگو با لهجه  خاصي ميگي  .         چند روز پيش بلد نبودي بگي چار و دستو پا شو من سوار كولت بشم راه بري  اومدي ميگي مامان گاووو شو من سوارت بشم . منم اول يه كم چپ چپ نگاه كردم ولي بعدا پيش خودم گفتم چشم مامان گاوت نشده بودم اونم ميشم . باز خدا رحم كرد نگفتي خ........... شو .    ...
15 بهمن 1391

ديگه چي بگم

                      شيرين زبون و عمرو عشق و نفس مادر  امير علي اسم بابا رو خيلي وقته ياد گرفته بود و خيلي وقتا اسم بابا رو صدا ميكرد ولي  تازه اسم منو ياد گرفته ميگه مامان زوا بالاي ز فتحه ميذاره و دو بخشي ميگه ز+ وا  اسم و فاميلت چيه ؟ا مير ممير مووايي (امير علي ملايي ) عشق من چون حساسيت پوستي داره و خيلي مواد غذايي و خواركي براش ضرر داره مثل موز و تخم مرغ و شكلات و كاكائو و خيلي چيزاي ديگه و خوردن اينا ممنوعه و سعي ميكنيم حدامكان براش نگيريم ولي خوب قربونش برم بچه اس ديگه دلش كوچولو ه و كم طاقت . عشق من برعكس عاشق...
26 دی 1391

ني ني وبلاگ

    ني ني وبلاگ     قبلا هر چقدر با لپ تاپ كار ميكردم امير علي كار نداشت ولي چند روزه نميذاره ميگه براي منه .ديروز داشتم  كار ميكردم  اومده ميگه مامان لپ تاپ منه  ميخوام برم ني ني وگاگ (ني ني وبلاگ )   مدرسه   يه چند وقتي امير علي گير داده ميگه ميخوام برم مدرسه   يه چند باري هم گريه كرده كه ميخوام برم مدرسه . بهش ميگم مامان چون تو هنوز كوچولويي بزرگ بشي بعد بري مدرسه  سر سفره صبحونه ميگه مامان جون من اينقدر دوست دارم برم مدرسه فوتبال بازي كنم ميگم غذا و صبحونه بخور بزرگ بشي بعد بري مدرسه و بعد از صبحونه ميگه من صبحونه خوردم بزرگ شدم الان م...
24 دی 1391

شعرها و قصه ها

  اولين شعر تاب تاب    خدا منو نندازي            اگه منو بندازي              بغل بابام بپرم    بغل مامانم بپرم(بندازي)     دومين شعر خرگوش من چه نازه          گوشاش چقدر بلنده (درازه)           ميخوره برگ كاهو            ميدوه مثل اهو   شعر سوم آقاي راننده     چشاتو ببند (اينو نميدونم از كجا ياد گرفته و اضافه ميكنه به شعر )       يالله بزن به دنده         &nb...
19 دی 1391